جنگ، جنگ ارادهها بود
محرم نام عملیات بود، و نیز ماهی که در آن عملیات اجرا میشد. ماهی که برای ما معنا و مفهومی عمیق داشت و هستی و هویتمان به آن پیوند خورده بود. میل به شهادت، قلبها را به تپش انداخته بود. به روایت کتاب «هودج خون» نوشته ابوالفضل هادیمنش (نشر مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما) میخوانیم «روز عاشورا بود و چند روز قبل از عملیات محرم. بچهها در حالی که به سر و صورتشان گِل مالیده بودند، روی تپههای عينخوش، حسین حسین میكردند و مولایشان را صدا میزدند. پرسنل گردان ما، از این که جزو نیروهای پشتیبانی بودند، اعتراض داشتند و بیشتر آنها میگفتند: ما حاضر نیستیم در این گردان بمانیم. میخواهیم برویم حمله. خيلیها به این فکر افتاده بودند که انتقالی بگیرند و به گردانهای خطشكن بروند.»
پیش از شروع عملیات، باران شدیدی شروع و سیل جاری شد، اما تصمیم به اجرای عملیات و زمان شروع آن هیچ تغییری نکرد. به گفته غلامعلی رجایی در «روایت عشق» (حوزه هنری) «تحمل سختیها و ناملایمات الفبای فرهنگ جنگ است. راهحل معلوم بود. باید به هر شکل ممکن برای پیشبرد عملیات به آب میزدیم. گرچه لابهلای امواج رودخانه مرگ به کمین نشسته بود. ما درحالی به خط دشمن میزدیم که پیکرهای مطهر جمعی از یارانمان روی امواج رودخانه دویرج تشییع میشد.»
عملیات محرم چه در شروع و چه در ادامه کار، و حتی در مراحل پایانیاش، عملیات سختی بود. بعثیها سرسختانه مقاومت میکردند و تا چند روز تن به شکست و عقبنشینی نمیدادند. آتششان هم روی نیروهای ما سنگین و بیامان بود. تقابل، تقابل عزم راسخ ما و سرسختی دشمنمان بود. جنگ، جنگ ارادهها بود. و سرانجام این ما بودیم که آنان را درهم شکستیم و پیروزی نهایی را در میان آب و آتش و خون از آن خودمان کردیم. عملیات محرم موفقیتی مهم برای ما بود و به آزادسازی حدود 200 کیلومتر مربع از خاک کشورمان منتهی شد. از آن مهمتر، ضربهای بود که به روحیه دشمن متجاوز وارد کردیم.
ضربه ما در عملیات محرم چنان سنگین بود که دیگران هم از آن نوشتند. مثل نشریه انگلیسی اکونومیست که نوشت «در بغداد فضای دلسردکنندهای حکمفرماست و از تبلیغات پرشور و هیجان رادیو و تلویزیون عراق که قبل از فتح خرمشهر توسط نیروهای ایران وجود داشت، دیگر خبری نیست. آنچه بیش از خبرهای جبهه جنگ باعث نگرانی و افسردگی عراقیها شده، شواهد سیاسی حاکی از عزم راسخ ایران به ادامه جنگ است، چرا که عراق نه از نظر مالی و نه از نظر انسانی نمیتواند به یک جنگ درازمدت ادامه دهد.»
کتابهایی درباره عملیات محرم
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس یکی از کتابهای مجموعه روزشمار جنگ ایران و عراق را به عملیات محرم، و تحولات و اظهارنظرهای همان مقطع از جنگ تحمیلی اختصاص داده است. این کتاب «عملیات محرم» نام دارد و نوشته علیرضا لطفالله زادگان است. مثل سایر آثار این مجموعه، این کتاب حوادث و صحبتها و تفسیرهای بازهای از سالهای جنگ تحمیلی را در خود دارد و ضمن مرور این مطالب، تاریخ جنگ تحمیلی را به تفصیل و با جزییات بازخوانی میکند. کتاب «عملیات محرم» که عنوان فرعی «بهبود شرایط امنیتی و اقتصادی کشور» روی آن دیده میشود، بازخوانی وقایع و اظهارات مهم و تحلیلهایی است که به مقطع زمانی یکم آبان تا سیام آذر سال 1361 برمیگردند. این کتاب بیشتر برای پژوهشگران به کار میآید، اما خواننده عادی هم به شرط حوصله و تعمیق، به حقایق زیادی درباره ما و دشمنانمان پی میبرد. همین نکته درباره کتاب دیگری که با عنوان «عملیات محرم» (سعید پورداراب، نشر ایران سبز) منتشر شده و حاوی مجموعهای از اسناد و روایتهای رسانهای از این عملیات است نیز صدق میکند.
کتاب «نبرد محرم» نوشته عزیزاله پورکاظم (نشر ستارگان درخشان) نیز روایتی جذاب و قابل اعتنا از این عملیات ارائه میدهد. مزیت خاص این کتاب، که آن را به کاری ارزشمند در حوزه دفاع مقدس و فرهنگ مقاومت تبدیل میکند، به تصویر کشیدن حال و هوای حاکم بر نیروهای حاضر در عملیات محرم است. خواننده میبیند که حماسه رزمندگان ما (چه در عملیات محرم و چه در عملیاتهای پیش و پس از آن) قبل از آنکه در میدان رزم رقم بخورد، در قلب نیروهای ما رقم میخورد. مجاهدانی که آماده بودند برای دفاع از حق و حقیقت از همه سختیها و موانع بگذرند و با مرگ روبهرو شوند و حتی در آرزوی شهادت از آن استقبال کنند. آنان، متصل به سرچشمههای حسینی و عاشورایی، معنای واژگانی مثل پایمردی و شهامت را بازتعریف کرده بودند.
نظر شما